توضیحات
در راه بازگشت به هتل پدرلئو از پشت شیشه تاکسی جمعیت را تماشا می کرد. گروهی ملوان رد می شدند، آن که جلوی بقیه راه می رفت سکه هایی را از روی شانه اش پرت می کرد و بقیه می پریدند تا برشان دارند. تابلوها برق می زدند. صورت آدم ها در انعکاس نور چراغ ها ضربان پیدا کرده بود. پدرلئو خم شد جلو و پرسید: شنیدم که سالی صد تا قتل تو این شهر اتفاق می افته، حقیقت داره؟ راننده تاکسی گفت: فکر کنم همین طور باشه، این شهر دردسرهای خودش رو داره، درسته. ولی بوتیکا خیلی بدتره، الان اون جا یه برف اومده تازه باز هم قراره بیاد
امتیاز دهید
نظرات (0)
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب گداها همیشه با ما هستند” لغو پاسخ
محصولات مشابه
کتاب داستان همیشگی
۳۹۰,۰۰۰ تومان
کتاب دایره المعارف مصور افسانه ها و اسطوره ها
کتاب روز ملخ
۲۰۰,۰۰۰ تومان
کتاب روزی روزگاری در هالیوود
۱۰۰,۰۰۰ تومان
کتاب صخره تانیوس
کتاب مادر بزرگ
۳۰۰,۰۰۰ تومان

دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.