کتاب درباره تقسیم کار اجتماعی
۳۴۰,۰۰۰ تومان
کتاب درباره تقسیم کار اجتماعی
1 در انبار
امیل دورکیم در کتاب “درباره ی تقسیم کار اجتماعی” (۱۸۹۳)، تحلیلی بنیادی از چگونگی حفظ انسجام اجتماعی در جوامع پیچیده ارائه میدهد. او گذار از جوامع سنتی و همگن به جوامع مدرن و متمایز را بررسی کرده و استدلال میکند که افزایش تخصصی شدن کار صرفا یک پدیده اقتصادی نیست، بلکه دگرگونیای اجتماعی است که روابط انسانی، اخلاق و آگاهی جمعی را شکل میدهد.
کتاب با بررسی “ماهیت و کارکرد تقسیم کار” آغاز میشود و میان نقش اقتصادی آن و پیامدهای اجتماعی گستردهترش تمایز قائل میشود. دورکیم با این ادعا که تقسیم کار تنها وسیلهای برای افزایش بهرهوری نیست، بلکه سازوکاری کلیدی برای یکپارچگی اجتماعی است، نظریههای اقتصادی کلاسیک را به چالش میکشد. بخش عمدهای از کتاب به “همبستگی مکانیکی در مقابل همبستگی ارگانیک” اختصاص دارد. در جوامع پیشامدرن، انسجام اجتماعی بر پایه شباهت میان افراد شکل میگیرد-آنها باورها، ارزشها و تجربیات مشترکی دارند. اما با توسعه جوامع، نیروی کار تخصصیتر شده و پیوندهای اجتماعی از شباهت به وابستگی متقابل تغییر میکند. همبستگی ارگانیک، که مبتنی بر نقشهای مکمل است، ساختار اجتماعی پویاتری ایجاد میکند، اما همزمان اشکال جدیدی از تنظیم اجتماعی را نیز ضروری میسازد. دورکیم سپس “نقش قانون” را به عنوان شاخص انسجام اجتماعی بررسی میکند. او میان “قانون سرکوبگر”، که در جوامعی با همبستگی مکانیکی برای تضمین انطباق افراد بهکار میرود، و “قانون جبرانی”، که در جوامعی با همبستگی ارگانیک بر روابط و قراردادها متمرکز است، تمایز قائل میشود. این تحول در نظام حقوقی بازتابی از تغییرات گستردهتر در ساختارهای اجتماعی است. یکی از مباحث کلیدی کتاب، “اشکال آسیبشناختی تقسیم کار” است. دورکیم نسبت به شرایطی که در آن تخصصگرایی منجر به بیثباتی اجتماعی میشود، هشدار میدهد. او به مشکلاتی مانند “آنومی” اشاره میکند-حالتی از بیهنجاری که زمانی رخ میدهد که مقررات اجتماعی نتوانند با تغییرات سریع در تقسیم کار همگام شوند. او همچنین از تخصصگرایی افراطی انتقاد میکند، زیرا میتواند به بیگانگی و افزایش نابرابریهای اقتصادی بینجامد.
“درباره ی تقسیم کار اجتماعی” اثری اساسی است که همچنان در مباحث معاصر درباره کار، انسجام اجتماعی و نابرابری اقتصادی جایگاه مهمی دارد. بینش دورکیم درباره پیچیدگیهای زندگی مدرن به ما کمک میکند تا درک کنیم چگونه جوامع در میان تخصصگرایی و فردگرایی فزاینده، نظم خود را حفظ میکنند. کار او همچنان الهامبخش جامعهشناسان، اقتصاددانان و سیاستگذارانی است که در تلاشاند میان پیشرفت اقتصادی و نیاز به ثبات اجتماعی و انسجام اخلاقی تعادل برقرار کنند