کتاب حاضر مشتمل بر داستانهای کوتاهی از نویسندگان مختلف با این عنوانهاست: «آنچه باقی میماند»، «عکسهای فوری»، «دلقک آستاپوو»، «ویکفیلد»، «لوداومیلنا» و «جزیرهها». در داستان «عکسهای فوری» آمده است: «بتانی ملمات» در گالری «پارک ممنوع» به عنوان گالرین مشغول به کار است. او 29 ساله و زندگیاش مجموعهای از کارهای ناتمام است. او کالج را ترک کرده و دوره مطبوعاتی را ناتمام گذاشته، وارد مدرسه تئاتر شده و نوشتن رمانی نیمهتمام را رها کرده است. او تجربهای کوتاه و تلخ از اجرا به عنوان سیاهی لشکر دارد. بتانی رؤیای هر چیزی را که در سر میپروراند یا به در بسته میخورد یا حواسش متوجه چیز دیگری میشد. او اینک گالرین شده تا راهی برای رسیدن به آرزوهایش پیدا کند. او در آنجا تحت تأثیر عکسهای «فرناندو بن» با عنوان جنگ، تصمیم میگیرد از گیاهانی عکاسی کند که از دل صخرهها، آجرها یا سنگفرشها بر آمدهاند و نام مجموعهاش را «رنج خوشبینی» بگذارد، امّا این آرزو با مخالفت فرناندو بن روبهرو میشود و بتانی متوجه میشود که این شغل نیز یک آغاز بیسرانجام دیگری است